با دستای کوچیکت دعا میکنی واسم
همیشه کنارمیو من پرته حواسم
هر کسی رسید یه جوری اشکمو در آورد
حالم دیگه معلومه یه دنیا التماسم
پناهی رقیه
تورو به جون بابات یه نیم نگاهی رقیه
خسته شدم بزار جلو پام یه راهی رقیه
دیگه نزار برم راهو اشتباهی رقیه
همه جا حرف بزرگیته
با اینکه سه سالته خانوم
دیگه حال زار من از تو
چشای مارو نیمه معلوم
0
دستمو بگیر خانوم
0
حال دل تنهامو تو خیلی خوب میدونی
میفهمی چقدر سخته اگه تنها بمونی
اشکای چشمام قبلا بیشتر بود واست
میشه منو باز به اون روزا برگردونی
عزیزی رقیه
عوض نمیکنم عشقتو با چیزی رقیه
ندارم از دست گناهام گریزی رقیه
میشه با اشکام گناهامو بریزی رقیه
تویی که محرم دردامی
به باباییت بگو حرفامو
اگه اربعین نبودم من
خالی کن توی حرم جامو
0
حسین وای…
ِ