تا آخرین دقیقه نگاهش به خیمه بود
ناموس دارها نگران کشته شد حسین
آقای ما کشته نشد بین قتلگاه
وقتی که دید داغ جواد کشته شد
بغل وا کن پناه بی کسی های منی ارباب
بغل وا کن گریزونم از این دنیا من و دریاب
بغل وا کن تو چشمه سار نوری و منم مرداب
بغل وا کن بغل وا کن بغل وا کن