چشمی شبیه چشم تو گریان نمی شود
زهرا حریف چشم تو باران نمی شود
 
گیرم که نان بعد خودت هم درست شد
نان بدون فاطمه که نان نمی شود
 
برخیز و باز مادری ات را شروع کن
فضه حریف گریه ی طفلان نمی شود
 
بدجور جلوه کرده کبودی چشم تو
طوری که زیر دست تو پنهان نمی شود
 
معجر بزن کنار و علی را نگاه کن
خورشید زیر ابر که تابان نمی شود